الیسا جوجو
نمیدونی چقدر ناراحتم از اینکه باید برم تو اتاقم و درو ببندم و درس بخونم در حالی که دلم پرپر میزنه واسه ی اینکه پیش تو باشم ولی وقتی تو با دستای کوچولوت به در اتاق میزنی و صدای نفس نفس زدناتو میشنوم که از بس تند تند خودتو به در میرسونی خسته شدی و در که وا میشه سرتو کج میکنی و منو نگاه میکنی و میخندی انگار دنیا رو بهم دادن و خستگیم در میره خیلی دوست دارم عزیزم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی